با قرآن آشتی کنیم ♥.....

من شرمنده ام، اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هروقت در کوچه مان نوایت بلند میشود؛ همه از هم می پرسند: چه کسی مرده است؟!

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زینب-» ثبت شده است

ولادت حضرت رقیه مبارک

دوره ی غربت دلم سر شد
آسمان و زمین منور شد

حال و روز خراب دیروزم
با کرامات عشق بهتر شد





دام و دانه نشان من دادند
خود به خود این دلم کبوتر شد
مثل یک آسمان بارانی
چشمم از شوق مقدمی تر شد
بار دیگر حسین بابا شد
و عروس مدینه مادر شد
دختری را که عمه بوسیده
روی دست حسین خوابیده
آمده دختری که باباییست
خنده های پدر تماشاییست
چقدر کودکانه تا دم صبح
عمه گرم نوای لالاییست
بین گهواره ی دو دست عمو
چه پری قشنگ زیباییست
بی جهت دل نبرده از بابا
چقدر خنده هاش رویاییست
حضرت فاطمه دوباره رسید
قد و بالای او چه زهراییست
باید این ناز را عمو بخرد
دخترک آمده که دل ببرد
ماه شبهای خانه رویش بود
عطر یاسی میان مویش بود
گل سر داشت از ستاره ی شب
عالمی مست های و هویش بود
هر زمانی که میل بازی داشت
جای او شانه ی عمویش بود
علی اکبر شبانه می آمد
پیش خواهر و قصه گویش بود
چادرش چه ناز سر می کرد
بوسه های پدر به رویش بود
رشته ی جان عمه گیسویش
هدیه های عمو النگویش
دختری که نگار بابا بود
در نگاهش هزار دریا بود
صورتش را نسیم می بوسید
صورتی را که مثل زهرا بود
گیسوانش به دست شانه ی عشق
هر زمانی که پیش بابا بود
ساعتی که با عمویش بود
چقدر لحظه هاش زیبا بود
کس ندیدست که زمین بخورد
جایگاهش همیشه بالا بود
غصه با بی کسی تبانی کرد
آرزوهاش را خزانی کرد

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
reza kashandeh

انشالله که بر روی قبر ما هم بنویسند مدافع حرم حضرت زینب (س)


علوی ، میمیرم

مرتضوی ، میمیرم

 

انتقام حرم زینب و من میگیرم

****

من که پای عشق تو

سینه زن و مجنونم

هر کی دشمنت باشه ، گردنش و میشکونم

****

حسنی ، منصبم و

حسینی آیینم من

پای ناموس حسین ، شاهرگم و میدم من

ادامه مطلب...
۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
reza kashandeh

وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو عرش خدا را قائمه
یک محمد یک علی یک فاطمه

۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
reza kashandeh

نوروز نزدیک است ...

نوروز نزدیک است ...
آرام بخندید مبادا صدایتان به خانه ی غریب مدینه برسد،
در مدینه، بانوی خانه ی علی در بستر است، نفس کشیدن برایش بسی دشوار
راستی نمیدانم این روزها چه کسی موی زینب را شانه میزند!!!


آرام بخندید دل حسن آشوب است، کوچه ، در، دیوار
خدای من دستی بلند است بر روی مادر، آری تمام اینها مدام در ذهنش مرور میشود.
آرام بخندید تشنه لب کربلا خردسال است و مادر...
مبادا ترک بردارد، چینی نازک تنهایی این خانه...

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ ...

۲۹ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
reza kashandeh

ما همه عباس توایم

ما همه یه پا عباسیم

رو بی بی زینب حساسیم

اگــه بـــشه حرف حمله

دیگه سر از پا نشناسیم


{یک تنــه میزنیـــم      ما به قلب عدو}

{چونکه زینب داده     به مـــاهـا آبـــرو}

{مردن تو حــــــرم      تـــــو دلـــم آرزو}

((دخت حیدر مدد))

ز دشمن بی بی بیزاریم

با دشمن بی بی کار داریم

وهابی ها سگ کی باشن

پــدرشـــونو در میـــاریم

{دشـــمنا ایـن دیــگـه    هـــشداره آخـره}

{دورشید از این حرم     اینطوری بهتره}

{مــا همـــه ایســتادیـم    ایـنو یــادت نره}

((دخت حیدر مدد))

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
reza kashandeh