امام رضا(ع) به صراحت و با ذکر آیه ای در سوره زمر تاکید می کنند که نام جدم علی(ع) در قرآن وجود دارد.
غلامعلی رجایی در گفت و گوی مشروحی با شفقنا با تأکید بر این که نگرش
مسلمانان در مورد حضرت مهدی (عج) موافق با شیعه نیست و یکی از عوامل این
مساله دوری از قرآن است، گفت: اغلب مسلمانان معتقدند حوادث پیامبر پس از
ارتحال ایشان در قرآن گفته نشده است. مثلا حادثه کربلا و حتی نام امام علی و
ولادت ایشان در قرآن وجود ندارد. آیا می شود پذیرفت حادثه با اهمیت عاشورا
در قرآن نیامده باشد؟ در حالی که امام رضا(ع) به صراحت و با ذکر آیه ای در
سوره زمر تاکید می کنند که نام جدم علی(ع) در قرآن وجود دارد. از سویی
دیگر، وقتی پیامبر در خطبه طولانی غدیر خم، در آن گرما و اجتماع صحبت می
کند و بیش از پنج بار نام مبارک فرزندش مهدی را می آورد، آیا می توان گفت
که مهدویت در قرآن نیست و ایشان فارغ از قرآن بر آن تاکید کرده است؟ لذا
برای اینکه به پاسخ این مساله نزدیک شویم و مسلمانان در این مساله مهم با
هم اتفاق نظر داشته باشند، باید با زبان قرآن آشنا شویم.
او افزود:
خداوند در قرآن از بئر معطله (چاه معطل) و قصر مشید نام برده است. در اینجا
سوالی مطرح می شود که آیا قرآن را همه می فهمند؟ اگر بگوییم بله، پس همه
باید بدانند که منظور از بئر معطله در قرآن چیست؟ اما اگر جواب به این سوال
ها منفی باشد، باز هم این سوال مطرح می شود که پس این قرآن چه کتابی است
که برای ناس آمده، اما ناس نمی تواند آن را بفهمد؟ بنابراین در اینجا وجود و
علم اهل بیت (ع) به قرآن مطرح می شود که به ما بگویند که منظور از بئر
معطله در قرآن همان امام علی(ع) است. چراکه در چاه، آب است و خاصیت آب
سیرابی، سرسبزی، شادابی، کویرزدایی و رفع تشنگی است که همه این خصوصیات در
امام علی وجود دارد به عبارت دیگر قرآن در یک پیش بینی از حوادث پس از رحلت
پیامبر 25 سال خانه نشینی ایشان را به بئر معطله تعبیر کرده است.
این
استاد دانشگاه هم چنین با اشاره به نحوه بیان داستان اصحاب کهف در قرآن،
یادآور شد: چطور ممکن است که ما بپذیریم قرآن در مورد نحوه خوابیدن سگ
اصحاب کهف که روی دو ساق دست خوابیده بوده است، تکیه می کند و می فرماید: و
کلبهم باسط ذراعیه بالوصید؛ اما در مورد مهدویت که موضوعی عام و مساله
آخرالزمان، واقعه قیامت را به لحاظ زمانی شامل می شود، بی تفاوت می ماند؟!
البته ممکن است بعضی بگویند که پیامبر به وقایع بعد از خود کاری نداشت و
قرآن، بعد از پیامبر حرفی برای گفتن ندارد، زیرا مردم زمان پیامبر بر اساس
آموزه های ایشان به یک بلوغ عقلی رسیده بودند اما قطعا این سخن مردود است
زیرا در تاریخ داریم که هنوز پیامبر زنده بود که بحث اصحاب رده مطرح می شود
و کسی ادعای پیامبری می کند و عده ای دیگر هم به او ایمان می آورند. مسایل
خلافت بعد از پیامبر نیز نشان می دهد که این بلوغ محقق نشده است و راه
همواری برای ادامه صحیح مسیر نبوت از طریق امامت علی و اولاد ایشان که آن
همه مورد تاکید و تایید پیامبر بوده است، وجود نداشته است.
او با بیان
اینکه قرآن یک زبان سمبلیک دارد که غالبا با این زبان حرف خود را می زند،
به آیه 17 سوره حدید اشاره کرد و گفت: خداوند در این آیه می فرماید که؛
"اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها"؛ بدانید
خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده مىکند. برخی معتقدند که این ایه در
بیان باران است، اما قطعا منظور آیه مساله ای دیگر است که نیازی به بیان آن
در لفافه نیست. اگر منظور قرآن از آب باران بود صریحا می فرمود مطر(باران)
ولی این را نفرمود. امام کاظم(ع) هم صریحا می فرمایند که مراد آیه این
نیست که خداوند زمین تشنه را با نزول باران زنده می کند، بلکه خداوند
مردانی را بر می انگیزاند که عدالت را زنده می کنند و در نتیجه عدل زمین
احیاء می شود. هم چنین می فرمایند: بدانید اجرای حدود احکام خدا در زمین از
بارش 40 روز باران مفیدتر است، زیرا با اجرای حدود الهی ریشه فساد و دزدی و
خلاف شرع در زمین قطع می شود. امام باقر(ع) هم می فرمایند: خداوند به
وسیله قائم ما زمین را زنده می کند، چراکه به وسیله کفر اهل زمین، زمین می
میرد. هم چنین ابن عباس به عنوان بزرگ ترین شاگرد امیرالمومنین در تفسیر می
گوید: « منظور از این آیه این است که زمین بر اثر ستم زمینیان می میرد» او
معتقد بود عدل و داد موجب حیات زمین است.
یاعلی